این یکی از زیباترین شعرایی که خوندم دلم نیومد نزنم.
فالگیر
فهمید دارم حسرتی، داغی، غمی ؛ فهـمید
از حجــم اقیــانوس دردم شبنـمی فهمید
می گفت یک جــایی دلم دنبال آهویی است
فــال مــرا فــهمی نفــهمی مبهــمی فـهـمید
این کـولی زیبــا دو مــاه از ســـال می آمد
وقـتی کــه می آمد تمــام کــوچه می فهمید
امسـال هــم وقتـی که آمد شهــر غـوغا شد
امسـال هــم وقتـی کــه آمـد عالــمی فهمید
اوداشـت هفـــده سـال یا هجده... نمی دانم
(ادامه مطلب)
ادامه مطلب ...سلام.
من یه خواهش دارم از دوستانی که لطف می کنن نظر می دن تا اونجایی که امکانش هس اسمتون رو بنویسید.یعنی چی نمیدونم(یه همکلاسی پسر یا یه همکلاسی دختر یا ...)
راستی.دیروز معارفه خوبی بود.ولی میدونم اون روز من خیلی زیادی حرف زدم.اگه با حرفام فردی رو ناراحت کردم رسما عذر می خوام.
سلام. می خوام شروع دوبارم رو با یه شعر اعلام کنم.
از لبانم بشنو :
(( زندگی رویا نیست.
زندگی زیبایی ست.
می توان ،
بر درختی تهی از بار ، زدن پیوندی
می توان در دل این مزرعه خشک و تهی بذری ریخت
می توان ،
از میان فاصله ها را بر داشت
دل من با دل تو ،
هر دو بیزار از این فاصله هاست.))