احوال پرسی

سلام خوبین؟ ایشالا که تابسون خوبی رو گذروندین.

نمیدونم ولی امیدوارم این 2 ترم با 6 ترم قبلی فرق کنه.

ینی امیدوارم شمام بخواین که یکم عوض بشیم.میخواین؟ نمیخواین؟؟ 

خلاصه این ترم برا اکثر بچه ها بخصوص کنکوریاا شدید سرنوشت سازه .بازم امیدوارم که همگی موفق بشیم.و ی امید شاید الکی که وقت استراحت ی سری به وبلاگ خودتونم بزنید.البت شمام حق دارین من زیادی امید دارم  

و حرف آخر :"امید بعد از روح از تن جدا میشه "


آغازه سال آخر

لحظه ی دیدار نزدیک است

باز من دیوانه ام ، مستم

باز می لرزد ، دلم ، دستم

باز گویی در جهان دیگری هستم

های ! نخراشی به غفلت گونه ام را ، تیغ

های ، نپریشی صفای زلفکم را ، دست

و آبرویم را نریزی ، دل

ای نخورده مست

لحظه ی دیدار نزدیک است


                                             مهدی اخوان ثالث

ی روز خوب،ما و شادی و پالایشگاه

چون فک کنم بازدید پالایشگاه، ی خاطره خوب برا هممون بوده اینم ی تیکه فیلم قبل نهار 

(خواستم همه بتونن دانلود کنن با کیفیت پایین گذاشتم)


دانلود

عرضه و تقاضای واحد :)

بچه ها میخوایم این پست و بذاریم برای بچه هایی که تو انتخاب واحد  درس گیرشون نیومده یا دوس دارن ی ساعت دیگه بگیرن اینجا بیاین هماهنگ کنین تا با هم تعویض کنین 


روزهای سخت

به ترتیب : سخت ترین،پراسترس ترین،خنده دار ترین،مسخره ترین و احمقانه ترین امتحان دانشگاتون چی بوده؟ 


حاشیه‌نشین

ما حاشیه‌نشین هستیم.
مادرم می‌گوید: «پدرت هم حاشیه‌نشین بود، در حاشیه به دنیا آمد، در حاشیه جان کند و در حاشیه مرد.»
من هم در حاشیه به دنیا آمده‌ام
ولی نمی‌خواهم در حاشیه بمیرم
برادرم در حاشیه بیمارستان مرد.
خواهرم همیشه مریض است. همیشه گریه می‌کند، گاهی در حاشیه گریه، کمی هم می‌خندد.
مادرم می‌گوید: «سرنوشت ما را هم در حاشیه صفحه تقدیر نوشته‌اند.»
و هر شب ستاره بخت مرا که در حاشیه آسمان سوسو می‌زند به من نشان می‌دهد.
ولی من می‌گویم: «این ستاره من نیست.»
من در حاشیه به دنیا آمدم،
در حاشیه بازی کردم.
همراه با سگها و گربه‌ها و مگسها در حاشیه زباله‌ها گشتم تا چیز به درد بخوری پیدا کنم.
من در حاشیه بزرگ شدم و به مدرسه رفتم.
در مدرسه گفتند: «جا نداریم.»
مادرم گریه کرد. مدیر مدرسه گفت: «آقای ناظم اسمش را در حاشیه دفتر بنویس تا ببینیم!»
من در حاشیه روز، به مدرسه شبانه می‌روم.
در حاشیه کلاس می‌نشینم.

ادامه مطلب ...

:(

بچه ها خستم،وبلاگ خودتونه فک میکردم وقت بذارم شمام یکم وقت بذارین ولی...


گفتی: غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟
شیرین من، برای غزل شور و حال کو؟

پر می زند دلم به هوای غزل، ولی
گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟

گیرم به فال نیک بگیرم بهار را
چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟

تقویم چارفصل دلم را ورق زدم
آن برگهای سبزِِ سرآغاز سال کو؟

رفتیم و پرسش دل ما بی جواب ماند
حال سؤال و حوصله قیل و قال کو؟