آتش بس

سلام به دوستان همیشگی م.شیمی....


راستیتش نمی دونم که باید از کجا شروع کنم ولی سعی می کنم که جملات رو درست به کار ببرم تا متوجه منظورم بشید...

من تمام نظزات اخیر رو خوندم...هم افراط داشت و هم تفریط...بعضیاش واقعا منصفانه بود و بعضیاش حتی بویی از عدالت نبرده بود...

ما ( همکلاسی های م.شیمی) طی معارفه 2 و برنامه جمعه سعی در بهتر کردن روابط دوستان داشتیم و امیدوار بودیم و هستیم که روابط بین دوستان م.شیمی روز به روز بهتر بشه ولی با توجه به حرفای پیش اومده ترسم ازینه که نه تنها این روابط بهتر نشه بلکه از قبل هم بدتر بشه و بچه ها منتظر سوتی گرفتن از هم و ضایع کردن همدیگه  باشن...با این توجه به این موضوع من ( محمّد ) تصمیم گرفتم که این پست رو بذارم و تلنگری به شما دوستان همیشه آگاه م.شیمی بزنم, چون مایی که همیشه بهترین دوستان بودیم و نسبت به بقیه گروه ها به خصوص نفتیا ادعا داشتیم الان نباید تفرقه بینمون بیفته و نسبت به هم بدبین و بدگو بشیم....

امیدوارم که دیگه توی این وبلاگ از این جور اتفاقات نیفته و بچه دنبال سوتی گرفتن از همدیگه و ضایع کردن و مسخره کردن هم نباشن...

مطلب بعد در مورد اسماست که امیدوارم از این به بعد دوستان با اسم خودشون نظر بدن تا دیگران متوجه بشن طرف مقابلشون کیه تا خدایی نکرده با حرفاشون باعث رنجش اونا نشن...


در آخر , من ( محمّد) از تمام دوستانی که خواسته یا ناخواسته با حرفا و مطالب من ناراحت شدن( به خصوص خانم دانشمند با توجه به نظرات در قسمت بازی نوشته شده توسط هادی) عذرخواهی میکنم و امیدوارم که تمامی دوستان گل م.شیمی من رو بخشیده باشن...

(عذر خواهی یه شهامته...)

(در ضمن توی این پست شما میتونید از دیگران عذر خواهی کنید)

سوتی دونی ۲

خوب همیشه گردش روزگار به کام آدمها نمی چرخه و یه دفعه آدم پشت سرشو نگاه میکنه میبینه که زندگی یه سیلی خوابونده تو گوشش...

این حرفا رو ول کنید...

آقای ذاکر روی سخنم با شماست...شمایی که از سوتی های بقیه فیلم و عکس تهیه میکنی این بار قرعه به اسم خودت افتاده...

یه سوال : دست چپ و راستتو بلدی؟

اون منویی که اسامی بچه ها واسه صندلی داغ رو نوشتی سمت چپ قرار داره نه سمت راست...

 ( امید وارم دوستان سریع پست قبل رو نگاه کنن چون ممکنه آقای ذاکر اونو پاک کنه که هرچند فرقی نمی کنه چون اگه این کارو بکنه عکسش موجود هست )


چرا مادرمان را دوست داریم؟

چون ما را با درد به دنیا می‌آورد و بلافاصله با لبخند می‌پذیرد

چون شیرشیشه را قبل از اینکه توی حلق ما  بریزند ، پشت دستشان می‌ریزند

چون وقتی تب می‌کنیم، آن‌ها هم عرق می‌ریزند

چون وقتی توی میهمانی خجالت می‌کشیم و توی گوششان می‌گوییم سیب می خوام، با صدای بلند می‌گویند منیر خانوم بی زحمت یه سیب به این بچه بدهید و ما را عصبانی می‌کند

و وقتی پدرمان ما را به خاطر لگد زدن به مادر کتک می‌زند، با پدر دعوا می‌کنند

چون وقتی در قابلمه غذا را برمی دارند، یک بخاری بلند می شود که آدم دلش می خواهد غذا را با قابلمه اش بخورد

چون وقتی تازه ساعت یازده شب یادمان می افتد که فلان کار را که باید فردا در مدرسه تحویل دهیم یادمان رفته،بعد از یک تشر خودش هم پابه پایمان زحمت میکشد که همان نصف شبی تمامش کنیم

چون وسط سریال‌های ملودرام گریه می‌کنند

چون بعد از گرفتن هدیه روز مادر، تمام فکر و ذکرش این است که مبادا فروشندگان بی انصاف سر طفل معصومش را کلاه گذاشته باشند

چون شبهای امتحان و کنکور پابه ‌پای ما کم می‌خوابد اما کسی نیست که برایش قهوه بیاورد و میوه پوست بکند

به خاطر اینکه موقع سربازی رفتن ما، گریه می‌کند و نذر می کند و پوتین‌هایمان را در هر مرخصی واکس می‌زند


چون وقتی که موقع مریضیش یک لیوان آب به دستش می دهیم یک طوری تشکر می کند که واقعا باور می‌کنیم شاخ غول شکانده‌ایم

چون موقع مطالعه عینک می‌زند و پنج دقیقۀ بعد در حالیکه عینکش به چشمش است میپرسد:این عینک منو ندیدین؟

چون هیچوقت یادشان نمی‌رود که از کدام غذا بدمان می‌آید و عاشق کدام غذاییم ،حتی وقتی که روی تخت بیمارستانند و قرار است ناهار را با هم بخوریم
چون همانجا هم تمام فکر و ذکرشان این است که وای بچم خسته شد بسکه مریض داری کرد

و چون هروقت باهاش بد حرف میزنیم و دلش رو برای هزارمین بار میشکنیم، چند روز بعد همه رو از دلش میریزه بیرون و خودش رو گول میزنه که :‌بخشش از بزرگانه

چون مادرند!

 
که مادر تنها کسی است که میتوانی تمام فریادهایت را بر سرش بکشی و مطمئن باشی که هرگز انتقام نمی گیرد

 


روز مادر مبارک...

یک پیشنهاد

اگه موافق باشین یه صندلی داغ یا صندلی حقیقت راه بندازیم که هر از چند مدت یکی بیاد و روی این صندلی بشینه و بقیه بچه ها هم سوالاشونو در مورد اون شخص بپرسن ( تقریبا مثل همون کاری که توی معارفه 2 انجام شد ) و اونم باید با صداقت به سوالا جواب بده...


موافقین؟ 

شما غزاوط کنید۲

مقایسه همبستگی در بین خانم ها و آقایان...


خانمها به دوستانشون وفادارترند یا آقایون؟؟

یه شب خانم خونه اصلا” به خونه بر نمیگرده و تا صبح پیداش نمیشه! صبح بر میگرده خونه و به شوهرش میگه که دیشب مجبور شده خونهء یکی از دوستهای صمیمیش (مونث) بمونه. شوهر بر میداره به ۲۰ تا از صمیمی ترین دوستهای زنش زنگ میزنه ولی هیچکدومشون حرف خانم خونه رو تایید نمیکنن

یه شب آقای خونه تا صبح برنمیگرده خونه. صبح وقتی میاد به زنش میگه که دیشب مجبور شده خونهء یکی از دوستهای صمیمیش (مذکر) بمونه. خانم خونه بر میداره به ۲۰ تا از صمیمی ترین دوستهای شوهرش زنگ میزنه. ۱۵ تاشون تایید میکنن که آقا تمام شب رو خونهء اونا مونده!! ۵ تای دیگه حتی میگن که آقا هنوزم خونهء اونا پیش اوناست!!!

 

خبر آنلاین

حادثه خبر نمی کند...


سعید پسر خوبی بود.آدمی بود که می خواست دنیا را عوض کند...پسر شوخی که لبخند تلخش برای همه ما آشنا بود....

چه بگویم...

زمان :امروز چند دقیقه بعد از تمام شدن کلاس مبانی

مکان : ابتدای ملاصدرا رو به روی مهندسی 1

هدف : ورود به مهندسی 1

سعید در حین عبور از خیابان وقتی میخواست به سرعت از جلوی اتوبوسی که در چند قدمیش بود و به سرعت به سمت وی می آمدعبور کند بی خبر از آن بود که خطر در سایه به انتظار وی نشسته است.

موتوری که در کنار اتوبوس بود و به سرعت می خواست از سمت راست اتوبوس سبقت بگیرد به شدت به سعید برخورد کرد و او را به داخل جوی فاضلاب انداخت....

من خواستم کمکش کنم ولی....ولی نشد...


یادش گرامی و راهش پر رهرو باد...

این هم جمعه...

سلام به دوستان همیشگی م.شیمی....

امیدوارم حال همگیتون خوب باشه....

خوب اینم از جمعه ( روز موعود )....

به من که خیلی خوش گذشت, جای تموم اونایی که نیومده بودن یا نتونسته بودن بیان هم سبز

امیدوارم این جور برنامه ها ادامه داشته باشه.


خوب نظر شما درباره امروز چیه؟چطور بود؟


و اما جمعه....

سلامی گرم به دوستان عزیز م.شیمی.

ممنون از اینکه نظر دادین.واقعا خوشحالمون کردین...


در مورد نوشتن اسماتون باید بگم به نظر منم بهتره که بگید همکلاسی پسر هستید یا دختر و اینکه اگه هم میخواین از اسم خودتون استفاده نکنید یه اسم مستعار واسه خودتون انتخاب کنید و با اون نظر بدید تا واسه جواب دادن به شما راحت تر باشیم...


و اما در رابطه با جمعه.حتما همه اطلاع دارن که جمعه قراره بریم بیرون.

اگه لطف کنید و نظر بدید که دوست دارین برنامه به چه نحو انجام بشه و چه کارایی انجام بدیم خوشحال میشیم...

معارفه 2

یه سلام گرم به همه برو بچه های گل م.شیمی.

خوب اینم از معارفه 2.

حالا دیگه همه با هم آشنا شدن و امیدوارم که دیگه از هم خجالت نکشن و فرار نکنن...

امروز این  post  رو گذاشتم تا نظرتونو راجع به دیروز بدونیم و اینکه پیشنهادتون واسه بهتر شدن روابط بچه ها چیه؟


راستی اگه نظری راجع به اردوی پترو یا پالایشگاه دارین خوشحال میشیم بشنویم....

شما غزاوط کنید

تفاوت دختر ها و پسر ها

بلوغ:
زنان بسیار سریعتر از مردان بالغ میشوند. اغلب دختران ۱۷ ساله میتوانند مانند یک انسان بالغ رفتار کنند. اغلب پسران ۱۷ ساله هنوز در عالم کودکانه بسر برده و رفتارهای ناپخته دارند. به همین دلیل است که اکثر دوستی های دوران دبیرستان به ندرت سرانجام پیدا میکنند.

گربه:
زنان عاشق گربه هستند. مردان میگویند گربه ها را دوست دارند، اما در نبود زنان با لگد آنها را به بیرون پرتاب میکنند.

تلفن:
مردان تلفن را به عنوان یک وسیله ارتباطی برای ارسال پیامهای کوتاه و ضروری به دیگران در نظر میگیرند. یک زن و دوستش می توانند به مدت دو هفته با هم باشند و بعد از جدا شدن و رسیدن به خانه، تلفن را برداشته و به مدت سه ساعت دیگر با هم شروع به صحبت کنند.

نظر یادتون نره....

ادامه مطلب ...

شوخی با آقایون....

چرا خدا مردها را آفرید؟

1.      هدف خاصی نبود 

2.      گِل اضافه مونده بود

3.      نسخه آزمایشی بود

4  .      اصلا کار خدا نبود


مردها معمولا هر چند مدت یکبار عاشق می شوند؟

1.     هر شب

2.     هر وقت که خدا بخواد

3.     هر وقت تستسترون بگه

4.     سیکل خاصی ندارند


معیار مردها برای انتخاب همسر چیه؟ 

 

1.     هر که پیش آمد خوش آمد

2.     به روش جستجوی ترتیبی در لیست سیاه

3.     ده بیست سی چهل

4.      به قول مادر بزرگ پسر، دختر مثل پارچه می مونه هر روز 1 مدل بهترش میاد، وامیستن بهترش بیاد


راستی اگه آقایون یا خانم ها جواب هایی به غیر از گزینه های موجود دارند با گوش جان می پذیریم...


نظر یادتون نره....

ادامه مطلب ...

نکاتی بسیار قابل تامل درباره فقـــــــــــــــــــــــــــــــــر

فقر اینه که ? تا النگو توی دستت باشه و ? تا دندون خراب توی دهنت؛

 

فقر اینه که روژ لبت زودتر از نخ دندونت تموم بشه


فقر اینه که توی خیابون آشغال بریزی و از تمیزی خیابونهای اروپا تعریف کنی؛

 

فقر اینه که ?? میلیون پول مبلمان بدی اما غیر از ترکیه و دوبی هیچ کشور خارجی رو ندیده باشی؛


نظر یادتون نره...

ادامه مطلب ...