معادله

معادله اولانسان = خوردن + خوابیدن + کار کردن + لذت بردن
الاغ = خوردن + خوابیدن
بنابراین:
انسان = الاغ + کار کردن  + لذت بردن
یا:
انسان – لذت بردن = الاغ + کار کردن
که بدین مفهوم است که انسانی که لذت نمی برد معادل الاغی است که کار می کند 

معادله دوممرد = خوردن + خوابیدن + پول درآوردن
الاغ = خوردن + خوابیدن
بنابراین:
مرد = الاغ + پول درآوردن
یا:
مرد – پول درآوردن = الاغ
که بدین مفهوم است که مردیکه نمی تواند پول دربیاورد مثل الاغ است

معادله سوم
زن = خوردن + خوابیدن + خرج کردن
الاغ = خوردن + خوابیدن
لذا:
زن = الاغ + خرج کردن
یا:
زن – خرج کردن = الاغ
به بیان دیگر زنی که نتواند خرج کند الاغ است

نتیجه:
از معادله 2 و 3 نتیجه می شود که:
مردی که نمی تواند پول در بیاورد مساوی زنی است که نمی تواند خرج کند
بنابراین مردان با پول در آوردن اجازه نمی دهند تا زنان الاغ شوند و همینطور
زنانی که پول خرج می کنند نمی گذارند مردانشان الاغ شوند

به علاوه از نتایج (1) و (2) در معادلات دو و سه خواهیم داشت:
مرد + زن = الاغ + پول در آوردن + الاغ + خرج کردن
و یا :
الاغ * 2=  مرد + زن+ پول در آوردن  + خرج کردن
که بدین مفهوم است که مرد و زن با هم اگرررررر بتونن پول در بیارن که خرج کنن میتونن مثل دو تا الاغ در کمال خوشی زندگی کنند

yahoo (best) answers

1 ـ من تنها ماشینم رو فروختم تا بتونم پول بنزین رو فراهم کنم. اما این چند روز قیمت بنزین پایین اومده. به نظر شما الان چطوری می‌تونم ماشینم رو پس بگیرم؟
ما خیلی سعی کردیم با این پدیده تماس بگیریم، اما ظاهراً کامپیوترش رو فروخته بود تا هزینه اینترنت رو فراهم کنه !
2 ـ من می‌خواستم امتحان کنم آیا کامپیوترم می‌تونه کارت اعتباریم رو بخونه یا نه؟ برای همین اونو داخل سی‌دی رام گذاشتم. اما سی‌دی رام گیر کرد و الان نمی‌دونم چطور باید بازش کنم؟
سی‌دی رام شما مشکلی نداره، فقط منتظره که کارمزد اسکن کارت اعتباری رو پرداخت کنین. سعی کنین هرطور می‌شه کارت عابر بانکتون رو به پورت USB وصل کنین!
3 ـ موس من هر موقع از روی میز بلندش می‌کنم از کار می‌افته، من مطمئنم مشکل از سیستم عامل نیست. چون هم در ویستا و هم در لینوکس این مشکل وجود داره.
برای حل این مشکل کارت اعتباریتون رو داخل سی‌دی رام گذاشته و با لحن احترام‌آمیز به کامپیوترتون بگین که دوست دارین موستان به Logitech Air ارتقا پیدا کنه!
4 ـ من 2 تا نارنگی با فاصله زمانی 2 ساعت از هم خوردم. چه اتفاقی برام می‌افته؟
این بستگی به این داره که این 2 تا نارنگی هسته هم داشتن یا نه؟ اگه هسته‌شون رو هم خوردین، سعی کنین تا 2 هفته از خوردن خاک و آب پرهیز کنین!
5 ـ جایی وجود داره که بشه به صورت آنلاین سوال پرسید؟ مثلاً اگه تو یاهو باشه خیلی خوبه.
ما از شما عاجزانه می‌خوایم که اگه همچین جایی پیدا کردین، به ما هم بگین.
6 ـ آیا راه‌حلی هست که بشه دو دو تا رو مساوی 5 کرد؟
آسون‌ترین راه‌حل اینه که یک قرص اکس بندازین بالا. یا این‌که جای 4 و 5 رو در شمارش اعداد عوض کنید.
7 ـ چطور می‌شه در yahoo answers سوال پرسید؟
یه بسته قرص از دوست بالایی قرض کنین و بعد دو تا نارنگی به فاصله 2 ساعت از هم بخورین‌.

جایزه

یک زوج در اوایل 60 سالگی، در یک رستوران کوچیک رمانتیک سی و پنجمین سالگرد ازدواجشان را جشن گرفته بودن.
ناگهان یک پری کوچولوِ قشنگ سر میزشون ظاهر شد و گفت:چون شما زوجی اینچنین مثال زدنی هستین و درتمام این مدت به هم وفادارموندین ، هر کدومتون می تونین یک آرزو بکنین.
خانم گفت: اووووووووووووووووه ! من می خوام به همراه همسر عزیزم، دور دنیا سفر کنم.
پری چوب جادووییش رو تکون داد و
اجی مجی لا ترجی
دو تا بلیط برای خطوط مسافربری جدید و شیک QM2در دستش ظاهر شد.
حالا نوبت آقا بود، چند لحظه فکر کرد و گفت:
خب، این خیلی رمانتیکه ولی چنین موقعیتی فقط یک بار در زندگی آدم اتفاق می افته ، بنابراین، خیلی متاسفم عزیزم ولی آرزوی من اینه که همسری 30 سال جوانتر از خودم داشته باشم.
خانم و پری واقعا نا امید شده بودن ولی آرزو، آرزوه دیگه !!!
پری چوب جادوییش و چرخوند و.........
اجی مجی لا ترجی
و آقا 92 ساله شد!

پیامهای اخلاقی این داستان
۱)مردها شاید موجودات ناسپاسی باشن ،ولی پریها............ .....مونث هستن 

۲)وفا دار بودن تو خارج جایزه داره 

چس فیل

اولین مدل پاپ کرن که وارد ایران شد، مربوط به یک شرکت انگلیسی
بود به اسم
"چسترفیلد (Chesterfield)"
و چون ما ایرانیها لهجه داریم در حد تیم ملی، این رو ساده سازی
کردیم و گفتیم چس فیل!
شناختن محصولات مختلف به اسم اولین برند، توی ایران خیلی
عادیه. مثل:
آدامس، تافت، تاید، ریکا، وایتکس، ماتیک، کلینکس، و …
حالا شما میتونین با خیال راحت این خوراکی رو بخورین و نگران
چیزی نباشین
هرچی هم دوست دارین صداش کنین:
پاپ کرن، چس فیل،
چسترفیلد، ذرت بو داده، گل بلال، یا هر چیز دیگه!

خودکار قرمز

شنیدم در زمان خسرو پرویز
گرفتند آدمی را توی تبریز

به جرم نقض قانون اساسی
و بعض گفتمان های سیاسی
ولی آن مرد دور اندیش، از پیش
قراری را نهاده با زن خویش
که از زندان اگر آمد زمانی
به نام من پیامی یا نشانی
اگر خودکار آبی بود متنش
بدان باشد درست و بی غل و غش
اگر با رنگ قرمز بود خودکار
بدان باشد تمام از روی اجبار
تمامش از فشار بازجویی ست
سراپایش دروغ و یاوه گویی ست
گذشت و روزی آمد نامه از مرد
گرفت آن نامه را بانوی پر درد
گشود و دید با هالو مآبی
نوشته شوهرش با خط آبی:
عزیزم، عشق من ، حالت چطور است؟
بگو بی بنده احوالت چطور است؟
اگر از ما بپرسی، خوب بشنو
ملالی نیست غیر از دوری تو
من این جا راحتم، کیفور کیفور
بساط عیش و عشرت جور وا جور
در این جا سینما و باشگاه است
غذا، آجیل، میوه رو به راه است
کتک با چوب یا شلاق و باطوم
تماما شایعاتی هست موهوم
هر آن کس گوید این جا چوب دار است
بدان این هم دروغی شاخدار است
در این جا استرس جایی ندارد
درفش و داغ معنایی ندارد
کجا تفتیش های اعتقادی ست؟
کجا سلول های انفرادی ست؟
همه این جا رفیق و دوست هستیم
چو گردو داخل یک پوست هستیم
در این جا بازجو اصلاً نداریم
شکنجه ، اعتراف، عمراً نداریم
به جای آن اتاق فکر داریم
روش های بدیع و بکر داریم
عزیزم، حال من خوب است این جا
گذشت عمر، مطلوب است این جا
کسی را هیچ کاری با کسی نیست
نشانی از غم و دلواپسی نیست
همه چیزش تمامن بیست این جا
فقط خود کار قرمز نیست این جا  

(به نقل از Helia)

بیمارستان روانی

به هنگام بازدید از یک بیمارستان روانى، از روان‌پزشک پرسید شما چطور می‌فهمید که یک بیمار روانى به بسترى شدن در بیمارستان نیاز دارد یا نه؟

روان‌پزشک گفت: ما وان حمام را پر از آب می‌کنیم و یک قاشق چایخورى، یک فنجان و یک سطل جلوى بیمار می‌گذاریم و از او می‌خواهیم که وان را خالى کند.

گفت: آهان! فهمیدم. آدم عادى باید سطل را بردارد چون بزرگ‌تر است.

روان‌پزشک گفت: نه! آدم عادى درپوش زیر آب وان را بر می‌دارد. شما می‌خواهید تخت‌تان کنار پنجره باشد؟

نامه سرگشاده به یه عاشق بی وفا

الهی در بدر باشی عزیزم!
همیشه در خطر باشی عزیزم!
دعایت می کنم تا آخر عمر
تو با خون جگر باشی عزیزم
من اینجا می کشم خود را برایت
تو در فکر سحر باشی عزیزم
الهی گوشی ات آتش بگیرد
که از او بی خبر باشی عزیزم
محال است ار نفهمی حال و روزم
مگر این که تو خر باشی عزیزم
الهی خیری از دنیا نبینی
پر از شر و ضرر باشی عزیزم
الهی در همه دوران عمرت
علیل و کور باشی عزیزم
الهی لحظه دیدار یارت
تو در سوگ پدر باشی عزیزم
از آن کوچه که عزرائیل می رفت
تو در حال گذر باشی عزیزم
و در یک گور تنگ و تار و باریک
تو با چندین نفر باشی عزیزم
الهی تا ابد سالم بمانی
مجرد تو اگر باشی عزیزم
الهی لحظه روئیدن عشق
تو با (من) همسفر باشی عزیزم

اگر یک ایرانی سرمربی تیم ملی اسپانیا بود بعد از شکست به سوئیس ..

 علی دائی: خیلی ببخشید...عذر می خوام شما به این می گید فوتبال؟! نه عزیزم... ببخشید ...خیلی عذر می خوام، ما نباختیم، سوئیس بُرد، به کسی هم ربطی نداره!

* فیروز کریمی: من امروز کت شانسم رو نپوشیدم، مربی سوئیس هم اسمش هیتسفیلده، میتسفیلده، این اصالتاً بچه محل ماست، با هم تیله بازی می کردیم تو بچگی، قبل از بازی گفت فیروز روت رو کم می کنم، بهش گفتم برو جلو بوق بزن! ولی به جاش دنده عقب اومد از رو ما رد شد باختیم، به نظرم باید فیفا ایشون رو بفرسته کلاس راهنمایی رانندگی! من حیث المجموع ما باختیم!

* غلامحسین پیروانی: بضاعت تیم ما در همین حده، بودجه نداریم، امکانات نداریم، مهرزاد معدنچی نداریم، تیم جوونه، من خواستم علیزاده رو بکنم تو، دیدم اصلاً تو لیست 18 نفره نیست! اما خدا وکیلی سوئیس هم خوب بازی کرد، ما هم می تونستیم ببریم، اونا هم می تونستن ببرن که بُردن، مبارکشون باشه! شاعر در این مورد می گوید: سعدیا مرد نفوذ دار نمیرد هرگز مُرده آن است که حرفش به ریالی نخرند!

* افشین قطبی: ما محشر بودیم، با قلب شیر اومدیم تو زمین، چهار دقیقه بین المللی بازی کردیم. وقتی تورس از داگ هوس اومد بیرون من فکر می کردم می تونه نتیجه رو چینج کنه ولی نشد، من داشتم کریزی می شدم، شما چی بهش می گین؟ اوه! بله! دیوونه دیوونه! دیوونه شو، دیوونه!!

* اکبر میثاقیان: چیزی نمی گفت، به جایش با بطری آب معدنی کاسیاس و پیکه را توی زمین دنبال می کرد که کتکشان بزند و شوک وارد کند برای بازی های بعد!

* امیر قلعه نوئی: پازل تاکتیکی ما خوب بود، در نیمه دوم روی ساختار دفاعی کار کردم و کل یوم تیم را 360 درجه تغییر دادم بینی بین اللهی آنالیزرامون بازی اونا رو قبلاً آنالیزور کرده بودن، ولی اونا رو یه حمله نصفه نیمه گل زدن، فوتبال همینه دیگه! البته یه دستایی تو کار بود که ما شکست بخوریم ولی من همه رو واگذار می کنم به اون بالایی که جای حق نشسته! 

(به نقل از helia)

تکه کلام های راننده های تاکسی موقعی که می خوان سرتون کلاه بذارن

۱/ اینجا طرح ترافیکی هست من نمی تونم از این جلوتر برم
۲/ برای رسیدن به مقصد شما دو تا مسیر هست. یکی نزدیک تر و کم ترافیک تر. یکی دورتر و پرترافیک. فقط مسیر نزدیک یکم پیاده روی دارید.
۳/ بنزین آزاد می خرم، مجبورم کرایه رو گرون تر بگیرم.
۴/ مقصد شما اون ور شهره، کرایه ماکزیمم باید بدین
۵/ این کرایه بدون کولر هست باید پول بیشتری بابت کولر بدین
۶/ من از میان بر اوردمتون کرایه رو یکم بیشتر بدین.
۷/ من ده ساله دارم تو این مسیر مسافر کشی می کنم، کرایه اش اینی که من می گم
۸/ هیچ کی غیر از من شما رو سوار نمی کرد
۹/ همین دیروز نیم میلیون خرج ماشین کردم
۱۰/ ما همیشه هوای مسافرامون رو داشتیم
۱۱/ آقا ببخشید یادم اومد باید جایی می رفتم، میشه همین جا پیاده بشین
۱۲/ مسافرکشا الحق بی انصافن
۱۳/ مسافری؟ از کجا می یای؟
۱۴/ شما باید آدرس دقیق می دادی، به کل این منطقه می گن
۱۵/ من تا اینجا رو بلدم، بقیه رو شما بگید کجا برم.
۱۶/ مبلغی که بهتون دادم، هیچ کی با این مبلغ این مسیر رو نمی برت تون  

(به نقل از sina)

جلسه خواستگاری

مادر داماد:ببخشین کبریت دارین؟

خانواده عروس:کبریت؟!کبریت برای چی؟

مادر داماد:اخه پسرم میخواست سیگار بکشه...

خانواده عروس:پس داماد سیگاریه...!

مادر داماد:سیگاری که نه...والا مشروب خورده بعد از اون سیگار میچسبه...

خانواده عروس:پس الکلی هم هست...!

مادر داماد:الکلی که نه...والا قمار بازی کرده و باخته!ما هم مشروب دادیم بهش که یادش بره...

خانواده عروس:پس قمارم بازی میکنه...!

مادر داماد:آره...دوستاش تو زندان بهش یاد دادن...

خانواده عروس:پس زندانم بوده...!

مادر داماد:زندان که نه...معتاد بوده گرفتنش یکمی بازداشتش کردن...

خانواده عروس:پس معتادم بوده...!

مادر داماد:آره...معتاد بود بعد زنش لوش داد...

خانواده عروس:زنش؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نتیجه اخلاقی:همیشه موقع خواستگاری رفتن کبریت همراهتون داشته باشین! 

کامپیوتر مذکر است یا مونث؟؟؟

استاد زبان فرانسه در مورد مذکر یا مونث بودن اسمها توضیح می داد که پرسید : ... کامپیوتر مذکر است یا مونث؟
همه دانشجویان دختر جنس رایانه را به دلایل زیر "مرد" اعلام کردند :

- وقتی به آن عادت می کنیم گمان می کنیم بدون آن قادر به انجام کاری نیستیم
.
- با آن که داده های زیادی دارند ، اما نادانند
.
- قرار است مشکلات را حل کنند ، اما در بیشتر اوقات معضل اصلی خودشانند
.
- همین که پایبند یکی از آنها شدید متوجه میشوید که اگر صبر کرده بودید مورد بهتری از آن نصیبتان می شد .

و همه دانشجویان پسر به دلایل زیر جنس رایانه را "زن" اعلام کردند:
- به غیر از خالق آنها کسی از منطق درونی آنها سر در نمی آورد .
- کسی از زبان ارتباطی آنها سر در نمی آورد.
- کوچکترین اشتباهات را در حافظه دراز مدت خود ذخیره می کنند ، تا بعد ها تلافی کنند.
- همین که پایبند یکی از آنها شدید باید تمام پول خود را صرف خرید لوازم جانبی آنها بکنید  

(به نقل از helia)