روزی با عجله و اشتهای فراوان به یک رستوران رفتم.
مدتها بود می خواستم برای سیاحت از مکانهای دیدنی به سفر بروم. دررستوران محل دنجی را انتخاب کردم، چون می خواستم از این فرصت استفاده کنم تا غذایی بخورم و برای آن سفر برنامه ریزی کنم.
فیله ماهی آزاد با کره، سالاد و آب پرتقال سفارش دادم. در انتهای لیست نوشته شده بود: غذای رژیمی می خورید؟ ... نه
نوت بوکم را باز کردم که صدایی از پشت سر مرا متوجه خود کرد:
- عمو... میشه کمی پول به من بدی؟
- فقط اونقدری که بتونم نون بخرم
- نه کوچولو، پول زیادی همراهم نیست.
- باشه برات می خرم
صندوق پست الکترونیکی من پُر از ایمیل بود. از خواندن شعرها، پیامهای زیبا و همچنین جوک های خنده دار به کلی از خود بی خود شده بودم. صدای موسیقی یادآور روزهای خوشی بود که در لندن سپری کرده بودم.
عمو .... میشه بگی کره و پنیر هم بیارن؟
آه یادم افتاد که اون کوچولو پیش من نشسته.
- باشه ولی اجازه بده بعد به کارم برسم. من خیلی گرفتارم. خُب؟
غذای من رسید. غذای پسرک را سفارش دادم. گارسون پرسید که اگر او مزاحم است ، بیرونش کند. وجدانم مرا منع می کرد. گفتم نه مشکلی نیست.
سه نفر رای کافی (بالای ده رای) رو آوردند:خودم (سید مرتضی) ، فرنوش و سعید.
این هفته منم ، برای هفته دیگه بعداً شور میکنیم!!!
خوب از امروز تا جمعه هر کی میخواد سوالاتشو بپرسه، فقط:
1.سوال خصوصی نپرسید؛
2.سوالاتو تو نظرات بنویسید؛
3.موقع گذاشتن سوال ایمیلتونو هم تو مشخصات وارد کنید تا:
الف)به جز بچه ها کسی سوال اضافی نپرسه!
ب)اگه سوالی خیلی خصوصی بود ، جوابو به ایمیلش بفرسیم!
خبر خوب اینکه تو رای گیری صندلی داغه 53 نفر رای دادن.
خبر دوم اینکه دقیقا یه هفته وقت دارید سوالاتونو بپرسید ( تو نظرات پست بعدی ، فقط ناموسی نپرسید !!! )
خبر بعدی اینکه من یه یه ماهی نیستم ، پس از دوهفته دیگه که میرم هر چی به اسم من دیدید کذبه!!!
خبر آخر قراره چند نفر دیگه هم به نویسنده ها بپیوندند!بعداً اسمشونو میگیم!
بچه ها نمیخوام فکر کنید کم آوردیم ، اما همه ی ما اینجا برای سر بلندی مهندسی شیمی تلاش میکنیم (( call dalil( gele , natije) و از همه انتظار پشتیبانی داریم . اگه شما با بازدید ، نظر و مطلب ما رو پشتیبانی نکنید ما هم انگیزه ی خواص دیگه ای نداریم (نکه اصلا انگیزه نداریما !!!)
از حمایت شما متشکریم
(subroutin dalil (gele , natije
اول ترم اول مکانیکا هی سرکوفت میزدن که
( ' open ( file = ' c : \ khatere . ahhhh :: نگاه کنید شیمی ها وبلاگ ندارن
بعد ما این وبلاگ رو با شش پست که متاسفانه فقط پست 2 و پست 4 و پست 6 باقی مانده اند راه اندازی کردیم
حالا در وبلاگ مکانیکا تخته و وبلاگ ما پرقدرت تر شده
return
end
ز سر بیرون نخواهم کرد سودای محمد را
نمیگـیـرد خـدا هـم در دلـم جـای مـحمد را
پس از عمری که چون پروانه بر گـِرد علی گشتم
در ایـن آیـیـنــه دیـدم نـقـــش ســیـمـای مـحـمد را
به بینایی امـیر عرصه تجریـد خواهی شد
کنی گر سرمهات خاک کف پای محمد را
جهان را سر به سر آیینه روی علی دیدی
علی خود آینه ست ای دل تماشای محمد را
محمد من رأی گفت و موسی لن ترانی دید
چه در دل داشت عیسی جز تمنای محمد را
شـبی کآفـاق را آیینـه روی خدا دیـدم
خدا میدید در آیینه سیمای محمد را
چطور آخر همین گوشی که جز دشنام نشنیده ست
شـنـیـــد آخــر به جـان لــحـن دل آرای مـحمد را
چه باید گفت از آن شب، آن شب قدس اهورایی
که مـن بـا خـویـشـــتـن دیـدم مـدارای مــحمد را
که میداند که یوسف با همین آلوده دامانی
شنیـــد آخـر نـدای گرم و گیــرای مــحمد را
شب صبح ازل پیوند رؤیایی تو میگویی
همین من دیـدم آیا روی زیبـای محمد را
سگ کوی علی هستم ولی دزدانه میبینم
علی بر سینه دارد داغ سودای مـحمد را
یوسفعلی میرشکاک
سلام به دوستان گل م.شیمی...
امیدوارم حال همگی خوب باشه...
ببخشید که با تاخیر این پست رو زدم...
امیدوارم که شنبه به همگی خوش گذشته باشه و اگه کمی یا کثری بود به بزرگواری خودتون ببخشید...
و باز امیدوارم که این اولین و آخرین اردوی ما نباشه که این بر میگرده به حمایت شما...
این یه نظر سنجی و تریبون آزاد درباره روز شنبه هست...
دوست دارم هر نظر ,پیشنهاد یا انتقادی که از اون روز دارین رو اینجا بنویسین...
ترم دوم هم خوب یا بد ، زشت با قشنگ ، پاس یا مشروط تموم شد.
اما حمایت (!!!) شما از ما:
این که هنوز تکلیفش مشخص نیست ، احتمالا 75% رای صحیحه ، 15% رای تکراریه ، و 15% هم رای وبگردا هست ؛ که ما همه رو میپذیریم
امید وارم که همه همت کنید و تا آخر همین هفته رأی هاتونو بدید تا برای هفته دیگه شروعش کنیم!
این یکی که ظاهرا تابلو بود ولی حمایتش ( ) خوب بود! انشاالله بعدی رو سختتر میدیم!
اما تشخیص هویت 1 یا فرد مشخص شده چه کسی است؟
جواب ها پراکنده بود! ( اما cinderella فقط دو رای دارد!!! ) :
از این هفته به بعد هر نظر سنجی ، تشخیص هویت ، رای گیری ، صندلی داغ و ... فقظ یک هفته در جریان است !!!
با تشکر از حمایتتان
همتتان بلند
وقتتونو نمی گیرم فقط می خواستم یه تشکری از همه ی کسانی که در برگزاری اردو ما رو همراهی کردند بکنم و یه گله از اون آدم بَدایی که صبر ندادند تا باهم ناهار بخوریم (بچه های پای منقل خیلی ناراحت شده بودند)
( و البته از اونایی که فقط سیبیل دارند )
سلام بچه ها
با آرزوی قبولی طاعات و عبادات و واحد ها و ترمهای همگی!
طبق آخرین هماهنگی به عمل آمده انشاالله روز شنبه مورخ چهارم تیر نود ساعت هشت صبح به سمت پالایشگاه همراه با صرف ناهار حرکت خواهیم کرد.هزینه هر نفر (در صورت لزوم) از دو هزار تومان بیشتر نخواهد بود ؛ پس یه دو تومنی همراهتون باشه!!! اگه تمایل داشتید با هماهنگی قبلی چند نفری هم زیرانداز بیارند ، با هماهنگی قبلی!
من الله توفیق