مناجات خوابگاهی
منت خوابگاه را ـ قل و شر ـ که نبودنش موجب نیاز است
و وجودش مسالهساز. هر نفری که بدانجا رود در قید حیات است و چون به در آید نزدیک
ممات. چون در هر اتاق ده نفر موجود است و بر هر پنجرهای تختهای واجب.
بنده همان به که ز قحطی جا روی به رهن یک اتاق آورد
لیک بفهمد اگر این را رئیس بر سر او چوب و چماق آورد ....
برای دیدن متن کامل به ادامه مطلب مراجعه کنید..
راستی نظر یادتون نره...
آیا زمین دارای میدان مغناطیسی است؟
آیا این میدان بر سلامت بدن تاثیر می گذارد؟
چه راه حلی برای مقابله با آن وجود دارد؟
آیا بدن انسان دارای میدان مغناطیسی است؟
اگر هست ,این میدان چه رابطه ای با نماز دارد؟
چرا زن ها 1 ماه در سال (دوره ماهانه ) می توانند نماز نخوانند؟
آیا بین این نماز نخواندن و میدان مغناطیسی بدن انسان و میدان مغناطیسی زمین رابطه ای وجود دارد؟؟؟
برای بررسی این موضوع به ادامه مطلب مراجعه کنید...
ادامه مطلب ...
کوچه
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق دیوانه که بودم
در نهانخانه ی جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید
یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پرگشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم
ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ
یادم آید : تو به من گفتی :
از این عشق حذر کن!
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب ، آئینه عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا ، که دلت با دگران است!
تا فراموش کنی، چندی از این شهر سفر کن!
با تو گفتم :
"حذر از عشق؟
ندانم!
سفر از پیش تو؟
هرگز نتوانم!
روز اول که دل من به تمنای تو پر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم،
تو به من سنگ زدی من نه رمیدم، نه گسستم"
باز گفتم که: " تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم، همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم، نتوانم...!
اشکی ازشاخه فرو ریخت
مرغ شب ناله ی تلخی زد و بگریخت!
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید،
یادم آید که از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسستم ، نرمیدم
رفت در ظلمت غم، آن شب و شب های دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم!
بی تو اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم
....
لطفا برای دیدن بقیه اشعار به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...
در ضمن نظرررر یادتووون نره
توجه توجه
کلاسهاى آموزشی براى خانم ها و آقایان
کلاسهای تخصصی برای خانم ها
ثبت نام تا پایان فروردین
توجه: به دلیل پیچیدگى و مشکل بودن موضوعات، براى هر
کلاس بیش از 8 نفر ثبت نام نمیشود.
کلاس
1
چگونه 2.5 متر ماشین رو تو 8 متر جای پارک قرار دهیم؟
برگزارى به صورت مرحله به مرحله همراه با نمایش
اسلاید
مدّت: 4 هفته، دوشنبهها و چهارشنبهها از ساعت 19 تا
21
لطفا برای دیدن سایر کلاس ها به ادامه مطلب مراجعه کنید..
در ضمن نظرررر یادتون نره..
یه گله هم من از شما دوستان عزیز دارم و اون اینه که بی تفاوت از کنار مطالب رد نشین.به مطالب نظر بدین.شما که وقت میذارین و اینا رو میخونین.خوب اگه خوشتون اومد یه کلام بنویسید خوب بود و اگه بدتون اومد بگین بد بود و چرا بدتون اومده و اگه چه جوری بشه بهتره.از چه نوع مطالبی خوشتون میاد تا ما هم همون مطالب رو واستون بذاریم.
آخه میدونین.اوایل ترم اول که من بروبچه های مهندسی شیمی ورودی 89 رو دیدم خیلی دم نظرم باحال تر اومدن.احساس می کردم که باید نسبت به بچه های گروه های دیگه جنب و جوش و شور و حرارت بیشتری داشته باشن ولی الان.....
ولی الان حس می کنم که بچه های گروه های دیگه ( مکانیک – عمران – نفت و ...) جای مارو گرفتن.( خوبه یه سری به وبلاگاشون بزنین )اما ...
اما امیدوارم این فقط یه توهم و خیال باطل باشه...
با تشکر –محمد