سلام. می خوام شروع دوبارم رو با یه شعر اعلام کنم.
از لبانم بشنو :
(( زندگی رویا نیست.
زندگی زیبایی ست.
می توان ،
بر درختی تهی از بار ، زدن پیوندی
می توان در دل این مزرعه خشک و تهی بذری ریخت
می توان ،
از میان فاصله ها را بر داشت
دل من با دل تو ،
هر دو بیزار از این فاصله هاست.))
شروع دوباره چی؟؟؟؟؟؟
ولی جدی بچه ها بیاین با هم خوب باشین...این چه وضعشه که فکر میکنین اگه به هم سلام کنین ازتون کم میشه...به بعضیا که سلام میکنی که جواب هم نیمدن...یا مثلا از دور همینجور نگات میکنن وقتی بت میرسن روشونو میکنن اونور...خیلی زشته به نظرم ...ما محتاج سلام کردن شما نیستیم ولی اگه یکم با هم بهتر باشیم میتونیم جو خوبیو درست کنیم که دیگه بچه های رشته های دیگه پشت سرمون نگن بچه های شیمی یه جورین!بلاخره قراره ۴سال با هم باشیم...
زنده باد بچه های مهندسی شیمییییییییییییییییی
حرفاتون کاملا درسته قبولشون دارم.ولی یه تناقض حالا که شما این عقاید رو دارید چرا اسمتون رو ننوشتید؟
حالا نمیدونم اینا که نوشتم ربطی داشت به این مطلبی که گذاشته بودین یا نه!!
آره خوب بود. ممنون از این که وقت گذاشتین نظر دادید.
بازگشت غرور آفرین هادی به عرصه وبلاگ نویسی رو به همه بروبچه های م.شیمی تبریک میگم.
خوش آمدی قهرمان
قربونت محمد جون.خوبه یه نفر ما رو تحویل گرفت وگر نه دق مرگ می شدیم
هادی هادی بازم از هین شعرا بذار!!!!!!!!!!!