سخت است دیدن پدر از پشت میله ها

یک جفت چشم سرخ و تر از پشت میله ها
در انتظار یک نفر از پشت میله ها 

با آن لباس طوسی غمگین و راه راه
سخت است دیدن پدر از پشت میله ها 

دنیا چگونه است درآن سو؟ پدر! بگو
زیباست خنده سحر از پشت میله ها؟! 

هی گوشه می زنند به مادر که نیستی
همسایه های بیخبر از پشت میله ها 

بابا! بیا به خواب من و لحظه ای بخند
رویت نمی شود اگر از پشت میله ها... 

حال تمام پنجره هایم شکسته است
کی؟ کی می آیی از سفر... از پشت میله ها؟!

(م. زمستان) 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد