آنچه گذشت... تا روز 2شنبه همه چی عادی بود.ببخشید یعنی عادی شده بود که مثلا چندتا پسر یا دختر م.شیمی وقتی از کنار هم رد می شن هر کدومشون پیش خودشون بگن که اینا که رد شدن همکلاسی ما بودن؟سلام کردن؟عمرا.و بقیه موارد. خلاصه 2شنبه رسید امتحان برنامه نویسی و ماجرای جدید از عصر آن روز و به اصطلاح معارفه 2. به نظر من به غیر از چندتا حرف که نباید گفته می شد بقیه خوب بود.خلاصه از اون روز تا همون جمعه ی معروف رابطه بچه ها از 2 تا غریبه داشت به 2 تا همکلاسی تبدیل می شد و جمعه فرا رسید همون جمعه ی معروف.احساس می شد که جمعه می تونه تثبیت کننده اون وضعیت باشه و جمعه همین طور بود واما روزهای زشته بعد از جمعه... هنوز همه چیز خوب بود تا یه ادم کیوت(خودم)پیدا شد و با یک پست به عنوان عامل فتنه شناخته شد(کاملا قبول دارم) این پست با شوخی شروع با لجبازی ادامه و با تفرقه به پایان رسید.چرا کار عامل فتنه را به حساب همه ی بچه ها میارین؟ (بیایید 3 سال باقی مونده رو مثه بازه چند روزه ی 2شنبه تا همون جمعه ی معروف با خاطرات خوب از همکلاسیاتون (می تونید عامل فتنه رو حذف کنید یا ببخشیدش)سپری کنید.)
نظرات 5 + ارسال نظر
محمد شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 18:59

همه میگن آبی که ریخته شد دیگه جمع نمیشه ولی به نظر من جمع کردنش سخته ولی ممکنه...
امیدوارم منظورمو فهمیده باشین....
زمان لازمه هادی جون...

[ بدون نام ] یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:01

مثل یه مرد از اینا دوری کن و بیا پیش خودمون


خودش سرافراز هست؛ "مرحمت بنموده او را مس کنید"

[ بدون نام ] یکشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 21:20

واقعا نمیدونم چی بگم ... به نظر منم زمان لازمه.
یکم فرصت بدید به بچه ها. یکم سخته. ولی واقعا همه تقصیرا گردن شما نیست...:(((

ممنون.منم به گذر زمان اعتقاد دارم و امیدوارم زیاد طول نکشه.

[ بدون نام ] دوشنبه 16 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 13:55

Bikhial ...tamum shod dge...ma k dge chizi yademun nemiad

afarin. :-)
manam mikhastam emtahanetoon konam?

بچه فضول سه‌شنبه 24 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:35

بیخیال ما ک یادمون رفت موضورو.حالا بگید چی نباید گفته میشد تو معارفه 2؟

baba bikhiyal [hadi]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد